سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دشمن ترینِ مردم نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـ، کسی است که لباسش از کردارش بهتر باشد ؛ لباسش لباسِ پیامبران باشد و کردارش کردارِ جبّاران . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :11
بازدید دیروز :31
کل بازدید :152635
تعداد کل یاداشته ها : 69
103/9/14
10:22 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
مهدی مسکین[793]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
مرداد 92[22]
پیوند دوستان
 
عطر ظهور بشنو این نی چون حکایت می کند لحظه های آبی( سروده های فضل ا... قاسمی) دفتر شعر من .... >> لــبــخــنــد قـــلـــم << در انتظار آفتاب دلنوشته من ... غَیث upturn یعنی تغییر مطلوب عشق است زنده یاد ناصر خان حجازی و استقلال هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق گل رازقی **دختر بهار** خسته عشق لیلای بی مجنون قاصدک برادرم ... جایت همیشه سبز خواهد ماند ღ ツ هــر چــی کــه بخــوای ツ ღ جاده صدایم کن... قعله alone رایان چوب پارمیدای عاشق افســـــــــــونگــــر غزلستان عاشقی قیدار شهر جد پیامبراسلام سکوت خیس فانوس عشق گل نیلوفر سپیده خانم حسبان یا صاعقه گل باغ آشنایی ...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست پستِ دل کلبه بصیرت *تنهایی من* بلوچستان دخترک خنده رو :) داروخانه دکتر سلیمی کارشناس ارشد اقلیم شناسی در برنامه ریزی محیطی چلچراغ شهادت هــیــــچ راهــ فـــــراریــــ نــیــسـت عاشقانه ای برای عشقــــــــــم اسپایکا توس بازار واجب فراموش شده اشک می بارد زچشمم.شور شور است ► o▌ استان قدس ▌ o ◄ سرباز صفر آقا پرپر حرف هایی از زبان منطق و احساس ...تاا خدا بهارانه تسبـیـ ـ ـ ـ ــح واژه ها نگاهی نو به مشاوره طب سنتی@ سخن آشنا منجی بشر رهگذر تصویر سازی و طراحی کتاب کودک 09128546268 09128546268 وبلاگ آموزش آرایشگری مشاور دختران حوا مریم و مطهره جور وا جور حبیبی حسین ... ..:.:.سانازیا..:.:. چشمـــه ســـار رحمــت عشق الهی یــــــــــــــــاســــــــــــــــــــمـــــــنــــ دلدارا پناه خیال جوک بی ادبی قاتی پاتی صراط مستقیم برترین لحظه ها ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی جبهه مقاومت وبیداری اسلامی مقبلی جیرفتی نگاه خیس بی تو ... تنهایی......!!!!!! جوکستان بی تربیتی شادیهای کوچک یک خانم خونه دار کودکانه دل پرخاطره ایوون رویا farzad almasi فصل رویش هستی :))))) سارا احمدی یه دلتنگی-یه دلنوشته-یه عکس-یه عاشق مسیر عرشیان بیصدا ترازسکوت... جنون قلم تنهایی .: شهر عشق :. زیر سایه آفتاب پیامنمای جامع هفت آسمان دلبستگی امام زمان"عج" به امام"ره" و شهدا تنهای تنها ریحانه گل دلـتنگــ همیـشـگـــــــــی آقاسیدبااجازه... ماتاآخرایستاده ایم کونگ فو پرتوآ وبلاگ گروهیِ تَیسیر گیسو کمند نـــرگــــس 1 کارشناس مدیریت دولتی خاطرات یک خبرنگار *دلنوشته های خاص* المهدی قزوین آبیک 1450 Jaeger Science nazbano ارمغان تنهایی تـلاطـم ارونـد علی پیشتاز دلتنگ احساس تو ابـــــــــــرار شیمی برای زندگی کوثر ولایت صورت و سیرت انسان در قرآن عاشقانه چشم های منتظر دنیا سیب گلاب *bad boy* تنها نون و ریحون خاطرات و دل نوشته های دو عاشق دریای آبی عاشقتم فلانی غزل عشق * لـحـظــــه هــای بــارانی * آوای من فروشگاه اینترنتی حجاب و عفاف "یا صاحب الزمان" گوناگون یاران همیشگی امامت پرستاری 91 زندگی رسم خوشایندیست ^ــ^ ||تسنیم|| ^ــ^ آخرت من شبیر مرام و معرفت سوره777 درس های زندگی عاشقتم به یاد او من.تو.خدا طب سنتی .•°♥°•دنیای شیرین من•°♥°•. محمدرضا جعفربگلو صدای دل... .:پرستــوی خیــــال:. عشقی به پاکیه عشق شیرین و آبتین بامزه دنیای پیچیده ی امروز شهید صاحبعلی جعفرزاده یامهدی دل نوشته دانستنی هااااااااااا منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش زیبای کربلا قدرت کلمات فتح طلسم ها حرم... چکامه های نایاب حجاب ناب ::شوق شهادت:: خلوتگه راز **عاشقانه ها** شلوغ پلوغ خدمات کامپیوتری ولیعصر (عج) روستای باغ آسیا کنیززهرا زندگی شیرین بابای آسمانی... جرانوش شهریار کوچه ها ❤❤ بــروبــکـس بــاحــال ❤❤ قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری روی بال فرشته ها اسیرعشق من یک خبرنگارم ... ترخون عشق پنهان عاشقانه ها امام زمان دریایی از غم دلم گرفته ##@خانه ارواح@## tak & tanha انتظار ... چشمای خیس دلنوشته های من غائب مشکات نور الله یه روز خوب میاد ... free_all * نیلوفر * مهدی یاران دست نوشته های یک شخص حقیقی ژیگول سایت حقوقی قانون ایران + www.LawIran.ir اســــرارِ وجـــود گل یا پوچ؟2 شـــــــیـــشـــــه ی نــــــــــــازک تنـــــــــــــــــــهایی story تا غدیر پسران علوی دختران فاطمی واذکر ربک اذا نسیت چهارفصل کلک مهتاب sajadb.tk آبی دلان 2 نبض احساس زنگ عربی ...I am alone تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل بزرگترین سایت خنده بازار|عکس خنده دار|اس ام اس|دانلود آهنگ اصلاحات وبلاگ شخصی محمد چی شده اون همه احساس ....اینو هرگز نمیدونم (◕‿◕ یک بغل فاصله گل خشک ... و همچنین گزیده ای از اشعار پسانیمایی شورای دانش آموزی شهرستان سیسی نت سرای الماس خانلق اس ام اس دنیا دل پر خاطره ღ آشـــــــ ـکیمـ ღ باهماد ایران هرکس منتظر است... **** profosor جوان امروزی دهکده کوچک ما حمید49 انصارالمهدی(عج) حقیقت خدای عشق و خنده اشعار dard del شراب طهور تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم دل خوش انجمن محرمانه مدوزیبایی♥ قرار عاشقی I AM WHAT I AM عاشقانه ஜ هواداران نیوشا ضیغمی دختر آفتاب ஜ سرباز علی (ع) FaryadBiiiseda شکیبا PARINAZ پـــــــــلاکــــــــــ✌سنگر Tarranome Ziba دوعاشق عشق وجودنداره ✖√ناگفته های دختر تـ❤ـنها √✖ سیرت پیشگان طنین پاتوق دختر و پسرای ایرونی چتری شکسته اقیانوس مطلب #دنیای من# English teacher رو ی ــآےخـ ی ـســـ ):): فراموش شده _دخترک دی اسرا آوای عشق some one... ولایت عشق Bab boy راه زنده،راه عشق تشنه ی شوکران غزلیات محسن نصیری(هامون) دورهمی چرا؟ وب سایت شخصی یاسین گمرکی جوک بی تربیتی ♥♥♥ MY LOVE ♥♥♥ داستان عاشقانه... جبهه وولایت هرچی بخوای نیلو و بروبچ... تنهایی غربت امید...زندگیـ...منـ Sange Sabor عاشق رها دل نواز زندگی شیرین عکسهای سریال افسانه دونگ یی اینجا همه چی درهمه


هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم. خدایا به من کمک کن...
جهان: یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم داشت، رسیدگی می کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود: «نامه ای به خدا»! با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کند و بخواند.

در نامه آمده بود: «خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق ناچیز باز نشستگی می گذرد. دیروز یک نفر کیف مرا که 100 دلار در آن بود، دزدید. این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام، اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم. خدایا به من کمک کن...»

کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که همه آن ها جیب خود را جست وجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند همه کارمندان اداره پست از این که توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود: «نامه ای به خدا !»

همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کنند و بخوانند. مضمون نامه چنین بود: «خدای عزیزم، چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کنم و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند!!....»


  
  



یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد

متوجه نامه‌ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای

به خدا ! با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند...در نامه این طور

نوشته شده بود :

ادامه مطلب...

  
  

اتن

وقتی سگ 14 ساله ای به نام ابی مرد ، دختر 4 ساله خانواده اسکرایونر به نام مردیت بسیار غمگین شد، آنقدر که به والدینش اطلاع داد می خواهد برای خدا نامه ای بنویسد.

به گزارش پرشین وی او حرف هایش را به مادرش دیکته کرد تا بنویسد و سپس با هم به اداره پست رفتند تا نامه را ارسال کنند.

نامه مردیت به شرح زیر بود:

"خدای عزیز، آیا می شود از سگ من مراقبت کنی؟ او دیروز مرد و با تو در بهشت است. من خیلی دلم برایش تنگ شده. خوشحالم با این که مریض بود به من اجازه دادی او را داشته باشم .

امیدوارم با او بازی کنی. او دوست دارد با توپ بازی کند و شنا را هم دوست دارد. من عکسی از او فرستاده ام تا بدانی که او سگ من است. من واقعا دلم برایش تنگ شده است."

دو هفته بعد در کمال ناباوری به گزارش پرشین وی بسته ای طلایی برای آنها ارسال شده بود که گیرنده آن "مردیت " و فرستنده "یکی از فرشته های مخصوص خدا " ذکر شده بود.

داخل این بسته مرموز کتابی با عنوان "وقتی حیوان خانگی می میرد" نوشته فرد روگرز بود و واضح بود در جواب نامه دخترک با عنوان "لطفا از سگ من مراقبت کن" فرستاده شده است.

درنامه نوشته شده بود :

"مردیت عزیز، ابی به سلامت به بهشت رسید ، چون عکسش را فرستاده بودی ، کمک بسیار خوبی بود و فورا ابی را شناختم. ابی دیگر بیمار نیست ، روح او در اینجا مثل همانی است که در قلب تو است. او ازاینکه سگ تو بوده بسیار خوشحال است.

از نامه زیبایت تشکر می کنم و همینطور از مادرت که در نوشتن آن به تو کمک کرد .چه مادر خوبی داری، او را مخصوصا برای تو انتخاب کردم.

من همیشه برکاتم را برای تو می فرستم و به خاطر داشته باش که بسیار دوستت دارم. در ضمن پیدا کردن من راحت است هر کجا دوست داشتن بود من هم همان جا هستم. دوستدار تو، خدا"

والدین دخترک به نام جوی و گریگ به گزارش پرشین وی بسیار متحیر شده و از اینکه شخصی در اداره پست آنقدر دلسوز است که خواسته فکری برای کودک آنها کند بسیار تحت تاثیر قرار گرفتند.

از زمان دریافت آن نامه در سال 2006 مادر مردیت با این "فرشته" ملاقات کرد و ستونی را در مورد او با موضوعات مختلف بدون اینکه هویت او را شناخته کند می نوشت. از آن زمان تاکنون داستان اسکاریونر بسیار در اینترنت مشهور شده است.

مردیت که اکنون 10 ساله است از افسردگی ناشی از مرگ حیوانش بهبود پیدا کرده و باز هم محبت زیادی به حیوانات نشان می دهد.


  
  


یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد. 

خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم.

 

 خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی؟

 

گفتم : اگر وقت داشته باشید.

 

 خدا لبخند زد

 

وقت من ابدی است.

 

 چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی؟

 

چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟

 

 خدا پاسخ داد ...

 

این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند.

 

 عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.

 

این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.

 

 و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند.

 

این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند.

 

 

زمان حال فراموش شان می شود.

 

 

آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال.

 

این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد.

   

و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند.

 

بعد پرسیدم ...

 

به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند؟

 

 
خدا دوباره با لبخند پاسخ داد.

  

یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد.

 

 
اما می توان محبوب دیگران شد.

 

 یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند.

 

 

بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد

 

 

یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم.

 

 

 

و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد.

 

 
با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرند.

 

 

یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند.

 

 

اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند.

 

 

یاد بگیرند که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.

  

یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند.

 

 
 بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند.

  

و یاد بگیرند که من اینجا هستم.

 

 


92/5/22::: 9:29 ص
نظر()
  
  

گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه دیروز بود و هراس فردا بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟

 

گفت: عزیز تر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی که در تمام لحظات بودنت بر من تکیه کرده بودی، من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه هستی. من همچون عاشقی که به معشوق خویش می نگرد، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره ات نشسته بودم.

 

گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟  

 

گفت: عزیزتر از هر چه هست، اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید عروج می کند، اشکهایت به من رسید و من یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان، چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود.

 

گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی؟  

 

گفت: بارها صدایت کردم، آرام گفتم از این راه نرو که به جایی نمی رسی، تو هرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فریاد بلند من بود که عزیزتر از هر چه هست، از این راه نرو که به ناکجا آباد هم نخواهی رسید. 

 

گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی؟ گفت: روزیت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، پناهت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی، بارها گل برایت فرستادم، کلامی نگفتی، می خواستم برایم بگویی آخر تو بنده من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تو تنها اینگونه شد که صدایم کردی.

 

گفتم: پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی؟

 

گفت: اول بار که گفتی "خدا" آنچنان به شوق آمدم که حیفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم، تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر، من اگر می دانستم تو بعد از علاج درد هم بر خدا گفتن اصرار می کنی همان بار اول شفایت می دادم.

 

گفتم: مهربانترین خدا! دوست دارمت ...


  
  

پیری برای جمعی سخن میراند.

لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.

بعد از لحظه ای دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند.

او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگرکسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

او لبخندی زد و گفت:

وقتی که نمی توانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید...

 پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟

گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید!


  
  

بخش استفتائات دفتر رهبر معظم انقلاب میزان زکات فطره را اعلام کرد.

بخش استفتائات دفتر رهبر معظم انقلاب میزان زکات فطره را بر مبنای گندم برای هر نفر حداقل 3 هزار و 500 تومان اعلام کرد.براساس این گزارش، بخش استفتائات دفتر رهبر معظم انقلاب میزان زکات فطره در شهرستان‌ها را نیز برای هر نفر حداقل 3 هزار تومان دانست.

این گزارش حاکی است که  زکات فطره باید شب اول ماه شوال و در پایان آخرین روز ماه رمضان کنار گذاشته شده و پس از اقامه نماز عید سعید فطر، به فرد مستمند داده شود.

این نوع زکات، بر هر فرد مسلمان عاقل و بالغ که توانایی گرفتن روزه در ماه رمضان را دارد و همچنین معذورین و کسانی که عمداً روزه خود را خورده‌اند، واجب است.

میزان زکات فطره بر اساس قوت غالب مردم اعلام می‌شود و کسانی که قوت غالب آنها در طول سال برنج است، باید میزان فطریه را بر حسب قیمت آن بپردازند که رقم آن 15 هزار تومان اعلام شده است.


  
  

روزی زنی نزد کورش آمد و گفت تو زیبایی و من تو را خیلی دوست دارم کورش گفت برادر من که پشت سرت است از من زیبا تر است زن به پشت سرش نگاه کرد اما هیچکس نبود گفت:اینجا که کسی نیست کورش گفت: اگر من را دوست داشتی به پشت سرت نگاه نمی کردی


  
  

گفتم خدایا سوالی دارم

گفت: بپرس

پرسیدم چرا وقتی شادم همه با من میخندند ولی

وقتی ناراحتم کسی با من نمیگرید؟!

جواب داد:

شادی را برای جمع کردن دوست آفریده ام ولی

غم را برای انتخاب بهترین دوست


  
  

وقتی تونیستی...نه هست هایمان چونانند که بایدندونه بایدهایمان...مثل همیشه حرفه آخرم رابابغض می خوانم... عمریست لبخندهای لاغرخودرادردل پنهان می کنم..باشدبرای روزمبادا!!امادرصفحه های تقویم روزی به نام روز مبادا نیست آن روز هرچقدر باشد روزی شبیه دیروز..روزی شبیه فردا...روزیست درست مثل همین روزها...اماکسی چه می داند..شایدامروز نیزروز مبادا باشد...وقتی تونیستی نه هست هایمان چونانندکه بایدندونه بایدهایمان...هرروزبی تو روزمباداست...!!


  
  
<   <<   6   7   8      >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ "‏چهار چیز است که نمی‌توان آن‌ها را بازگرداند... سنگ ... پس از رها کردن! حرف ... پس از گفتن! موقعیت... پس از پایان یافتن! و زمان ... پس از گذشتن!‏"
+ کوه باآن بلندی رتبه ای پیدانکرد،جاده باافتادگی ازکوه بالامیرود
+ وقتی می خواهی چیزی را تخریب کنی، خوب به آن حمله نکن، بد از آن دفاع کن
+ سلام دوستان عزیزم . از همه ی کسانیکه تولد بنده رو بهم تبریک گفتن تقدیر و تشکر میکنم و دست همه ی آنها رو میبوسم . ان شاء الله همتون هم تو زندگیتون و هم تو تحصیل موفق و پیروز باشین و همیشه شاد و خرم و سر زنده باشین . مهدی مسکین از تبریز